Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

میدان

در میانِ شهرِ ما قلعه‌ای کهنه به شب منسوب بود
رو به میدانی بزرگ، گوشه‌ای را پنجره از چوب بود

قلعه پُر بود از پرنده، مادِه، نَر، خوش بال و پَر
….مُرغِ ما محبوبِ مَه اما به شَه مغضوب بود

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

چَلیپا

تو اِی دستِ تقدیر، قلم دارِ حق
به پاسِ دَواتِ دِل نا‌‌چَلیپا نشو
به چشمِ همه در اوجِ بیگانگی
….تو پنهان بمان و هویدا نشو

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

سیناز

در همان لحظه که بر پرده‌ای پایان شدم
باز تو را دیدم و با پرتو‌ اَت آغاز شدم

این سرآغازِ من و قصه‌ی ما هر چه که بود
….شاه بیتِ غزل بود و بِسان شعرِ هم‌آواز شدم

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

رازِ جهانِ کُرَوی

هر غروبی است طلوع بر دیگری
این بُوَد رازِ جهانِ کُرَوی
گَر تو خواهی جاوِدانِ روشنی
رمز بِباشد راهِ مِهر را پِیرَوی

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

پرنده ی مهاجر

برای این مهاجر مرغِ هم شیدا، تو جُفتِ جان و تَن شو
به نامِ عشقِ ناپیدا، تو آغوشی بِگُشای و برای من وطن شو

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

ژینا

به یاد آر آن روز، من و تو ما شدیم
ژیان را به زن، زن به ژینا شدیم

به نامی که جای داد دریا به یک قطره ای
.....همه قطره قطره به یکباره دریا شدیم

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

تیرگان

بَر دماوند بامِ ایران شد آن آرش دِلان
اُستواران همچو کوهی کرد او جان در کمان
بر گرفت شب تیره را مهتاب، بر آن شب تیره گان
….او رها کرد چون هُما یک تیر به بَهرِ دو نشان

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

باغِ پروانه

گُلها همه پروانه و هر پَر پُرِ گلخانه
هر گوشه کنار انگار گویند غزل عشقانه
دستان همه رقصان و همه پای چه کوبانه
….این باغ چه جادویی ست، گویی ست رَهِ میخانه

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

ناز

ای هزار و یک نگاهت فَرِّ ناز
من به نازت مینوازم تو بِناز

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

گل و بلبل

در همان باغی که دانه خاک شد
بُلبُلَک شیفته ی گل، بی باک شد
بر گرفتش عطر، در .. آغوشِ خود
از درون، از غصه هایش پاک شد

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

نوش دارو

زنده ماند سُهراب و کَند از ریش بُن
تو برو! نوش دارو شیافِ خویش کُن

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

مادر ایران

بخوان مادر، بخوان
صبورانه سرودِ سِرِّ آزادی بخوان، که گوش داریم
اگر خسته ولی بسته دل و جانی به فردایی که با تو، خدانور وار به رقص آییم
اگر همچون هزاران مرغِ پَر بسته رَخت زِ تو بَستیم
….بِدان فردایی روشن تر چو سیمرغی به سوی توست که باز آییم

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

مویِ تو

از خَمِ اَبرویِ تو در مَحفلِ تو هیچ شدم

چون باد برقصاندیم و در مویِ تو من پیچ شدم

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

خدا

گفت کَس خدا نَتْوان بِدید
گفتم همه او را بِدید
گفتا که اوست احسن صفت
….گر بگی شِش اوست هفت

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

رنگِ دُرود

از دور نگاهت میکنم
در دل صدایت میکنم
هر دَم غریبه ات شَوَم
….باز آشِنایت میکنم

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

چشم هایش

لب هایش شاید، ولی چشم هایش دروغ نمی گفتند
اَخم هایش شاید، ولی افکارش جز شعرِ پُر فروغ نمی گفتند
او خسته بود و دل بسته
چون دست هایش جُز دستانی ناشلوغ نمی جُستند

Read More
Persian Sina Hafezi Persian Sina Hafezi

کیستی؟

گفتم تو ماهی یا که مِهر؟
گفت آسمان، بَر تو سپهر
گفتم که روزی یا که شب؟
….گفت سرزمینَت، خاکِ رَب

Read More